مقدمه ای بر کنترل کیفیت آماری

ساخت وبلاگ

SPC

توانایی برای دستیابی به الزامات مشتری بسیار حیاتی است، نه تنها بین دو سازمان متفاوت، بلکه حتی درون یک سازمان. این موضوع در هر کارخانه، هر واحد سازمانی و هر دفتر کاری صدق میکند، مجموعه ای از تأمین کنندگان و مشتریان. تایپیست تأمین کننده رئیس خود است، آیا تایپیست نیازهای مشتریان خودرا تأمین می کند؟ آیا رئیس نامه ای بدون غلط و همانطور که خواسته بود دریافت می کند؟ آیا نامه در زمانی که خواسته بود به دستش می رسد؟ اگر اینطور است پس ما خدمات تایپ با کیفیتی ارائه کرده ایم. اگر کارخانه ای قطعاتی بدون مشکل از تأمین کننده دریافت کند که مطابق با نیازمندیهای خط تولید باشد پس ما یک تأمین کننده با کیفیت داریم.

برای سازمانهای صنعتی و تجاری که دوام آنها در گرو رضایت مشتری است، صلاحیت در کیفیت نه تنها برای سودآوری مهم است بلکه برای بقای سازمان بسیار حیاتی است. مشتری نباید مجبور شود بین کیفیت و قیمت یکی را انتخاب کند و سازمانهای تولیدی و خدماتی برای ادامه حیات خود باید یاد بگیرند چطور کیفیت را مدیریت کنند. در فضای سخت و پر از چالش امروزه، ایجاد و اجرای یک خط مشی جامع کیفیت نه تنها مطلوب بلکه ضروری است.

هر روز افراد در کارخانه ها با هم نتایج بررسی های روز قبل را به دقت تجزیه و تحلیل می کنند و دعوای تشریفاتی را بر سر اینکه آیا مواد برای ارسال به مشتری مناسب است یا خیر شروع می کنند. یکی ممکن است مدیر تولید باشد و دیگری مدیر کیفیت. آنها بر سر شواهدی که وجود دارد بحث و مجادله می کنند، بر سر درست و غلط بودن مشخصات، و هر کدام سعی می کنند دیگری را قانع کنند که موضع خودشان قابل قبول است. گاهی اوقات حتی بحث ها به نزاع کشیده می شود.

کل این مراسم بر محور این سوال می گردد که «آیا ما کارمان را بدرستی انجام داده ایم؟» «بدرستی» واژه ای انعطاف پذیر است که به تفسیر ارائه شده از مشخصات در آن روز مشخص بستگی دارد. این کار را کنترل کیفیت نمی نامند، این کار تشخیص پس از تولید است، تشخیصی پرهزینه از محصولات نامناسب قبل از اینکه بدست مشتری برسد. این اعتقاد در بعضی از جاها وجود دارد که برای دستیابی به کیفیت باید محصولات را بررسی و آزمایش کرد و یا روی آن بازرسی یا سنجش انجام داد- جاری سازی تشریفاتی کیفیت در انتهای فرآیند. و البته این نوع کیفیت بسیار پر هزینه بوده و اصلا منطقی نیست اما چیزی است که مکررا مشاهده می شود. در دفاتر کار، کارمندانی را میبینیم که کار دیگران را قبل از ارسال بررسی می کنند، داده های کامپیوتری را تأیید می کنند، پیش فاکتورها و نامه های تایپ شده را کنترل می کنند. انرژی زیادی صرف نگاه کردن و پیدا کردن ایراداتی می شود که عملا دیر است، معذرت خواهی از مشتری برای محصولات ارسال نشده و غیره که همه آنها فقط اتلاف زمان و انرژی و منابع است.

این مسائل اغلب نشانه علت اصلی و زمینه ای این نوع از رفتار است: عدم درک درست مدیریت کیفیت. تمرکز تلاش های بازرسی در مرحله آخر تهیه محصول یا خدمت تنها خطاها و هزینه های مرتبط با آنها را از بیرون سازمان به درون آن منتقل میکند. برای کاهش هزینه های کلی کیفیت، کنترل باید در مرحله تولید یا عملیات باشد؛ کیفیت را نمی توان در محصول یا خدمتی جستجو کرد که تولید شده است.

برای فاصله گرفتن از تمایل طبیعی برای عجله درحالت بازرسی لازم است در مرحله اول سوالات متفاوتی بپرسیم. نباید بپرسیم آیا کار درست انجام شده است یا خیر؟ ابتدا باید بپرسیم آیا میتوانیم کار را درست انجام بدهیم؟ پاسخ به این سوال مستلزم موارد متعددی است که مفهوم کنترل کیفیت آماری قصد دارد ابزارهایی را برای اطمینان از پاسخ بله به این سوال فراهم کند. الته باید بدانیم که چنین جوابی تنها با استفاده از روش ها، مواد، تجهیزات، مهارت ها و دستورالعمل های رضایت بخش و فرایندی کارا و رضایت بخش حاصل می شود.

ترجمه شده توسط تیم: Isoconsultant

+ نوشته شده در جمعه سوم شهریور ۱۴۰۲ ساعت 21:59 توسط  | 

بند 6 برنامه ریزی...
ما را در سایت بند 6 برنامه ریزی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : isoconsultant بازدید : 38 تاريخ : دوشنبه 6 شهريور 1402 ساعت: 21:07